ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
دلم میخواهد
یک نفر باشد
فقط برایش جمله ردیف کنم
و او با گوش هایش فقط بخواند....!
آنقدر از کلمات و جمله ها پُرم
که احساس میکنم
همه شان سعی دارند
از چشم هایم،
دست هایم،
و تمام سلول های بدنم
بیرون بزنند...
این حرف ها
این حرف ها
یک روز مرا خواهند کُشت....!
سلام شانار عزیز. بده که وبلاگش در دسترس نیس.
لابد دلایلی داره.....
دفتر شاید بدرد نخوره ولی دیوار عالیه برا این کار
این که وبلاگت در دسترس نیس عادیه؟!
من داشتمش
اندوهم بزرگ تر شد
تو پستایی که بلاگفا ازم حذف کرد یکی در این باره بود..یاده اون افتادم
آخرش این بود
وقتی یکی را یافتی که بفهمد چه میگویی و وقتی برای تو دارد که بشنود زبانت قفل میکند و فقط زل میزنی به چشمهایش..و سکوت
سکوتی بی معناست ولی راحتت میکند، بی نیاز به حتی یک واژه خالی میشوی..
باید پیوست بشه به پستم....
من حرف های این مدلی ام رو داخل یه دفتر می نویسم !
این حرفا ادمو می کشه واقعا ! اما اگر احیانا کسی این دفتر منو بخونه٬ احتمال داره اون ادم من رو بکشه
منم از این دفترا دارم ولی به درد نمیخوره....!