ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
و زمانی که ایران برایشان لالایی خاموشی میخواند، پناه را در آغوش دیگری جستند...
مثل این می ماند که تفنگ را بر روی شقیقه تان گذاشته باشند و بگویند یا تبعید یا مرگ....
چرا سرمایه های کشورمان نباید در زادگاه و وطنشان باشند؟
چرا هنرمندان ما فرار را برقرار ترجیح میدهند...؟
چرا بر دهان هنر مهر سکوت میزنید؟
تا به کِی هنر ستیزی میکنید؟
شما می ترسید...
از جادوی قلم میترسید...
برای همین است که یک بیت شعر تنتان را اینطور بندری می لرزاند...!
.
.
.
به امید بازگشت دو پرنده ی مهاجر به سرزمینشان...
امیدوارم اونور همونی که بودن بمونن..میدونی معمولا هنرمندایی که میرن اونور افت میکنن..
یه نقد از جمال زاده هست که هدایت نوشته..میگه ابن آقا یک دفترجه از اصطلاحات عامیانه ی فارسی درست کرده و هر هفته یک داستان از روی آن برای مخاطب ایرانی مینویسد..
امیدوارم دور شدن از فضای ایران این بلا رو به سرشون نیاره