ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
منو به حال خودم بزار این مردو...
من و تمام پلشتی این دردو...
که قد تمام کرمهای عالم دوستت دارم...
که قد تمامی دوشها میبارم...
که درد میکشم قد پریودهای هفت روزت...
که سر درد میکند به سردردهای مرموزت...
که با صدای تو : قطع کنم...؟
_نه بمان هنوز...
که دوستم داری کمی بیشتر از دیروز...
که لای سینههای تو بی هوا گریه شوم...
که مست توی کوچههای غمات بدوم...
ببین این تختخواب شکسته دائم استرس داره...
ببین چراغ خواب سوخته هم هنوز بیداره...
ببین بنان چطور با صدای من بغض کرده
که اشکهای نیمه شب تازه اول کاره...
به مادرت بگو نفسات چقدر غمگین است
که حبسیده در تو و رمز جان کندناش این است
که رو به روی آب نشسته ، سراب میبیند...
فقط شکنجه شکنجه عذاب میبیند...
که لای سینه ها تو بی هوا گریه شود...
که مست توی کوچه های غمات بدود...
همیشه به اندازهی یک یتیم خواب میدیدی
تو از نبود و من از بود پدر هر دو ترسیدیم...
میان داشته ها هر دو بی پدر بودیم...
میان سکته و سرطان هر دو در به در بودیم...
به جان تو بانو نخورده ، مست ، بیهوشم...
تو فرض کن ای درد تکیلاست که مینوشم...
تو فرض کن این آخرین بیت شعر من باشد ؛
که ضجه میزنم و مینویسم نینوشم....
وای وای وای من چی کشیدم با این ترانه با این ملودی با این صدایکه این رو خوند و چقدر زجر کشیدم موقع پاک کردنش از تو گوشی
قفلم....!
ممنون که منم توی شعرت بودم
خوبی؟
کجای این شعر دنبالت بگردم....؟!
خوبم....